موسیقی متال از سالها پیش همزمان با شیوع این موسیقی در دیگر كشورهای جهان در داخل وجود داشته است. برای مثال فیلم پرسپولیس ساخته مرجان ساتراپی نشان میدهد كه بعد از انقلاب در تهران در سالهای حدود 1363 كلیپهای شیطانی گروه آیرن میدن به فروش میرفته است.
به طور جدی این موسیقی از سالهای 1370 به بعد در داخل (بیشتر تهران) جایگاه ویژهای را بین مخاطبان باز میكند.
فیلم سراب محصول روایت فتح، شاهد خوبی برای این ادعاست. در این فیلم نشان داده میشود كه حتی خودزنی، یا بیدینی یا حتی موسیقی رپ در سال 1372 رواج داشته است.
در فیلم با دختری مصاحبه شده كه او میگوید: خدا را قبول ندارد و برای جرایمی كه تا الان مرتكب شده است، اعدام مجازات كمی است. حتی در ادامه تصاویری از خودزنی او كه قبلا نام گروه شیطانیSlayer را بر روی دستش حك كرده بوده، نشان داده میشود.
به طور یقین در آن زمان كلیپ گروههای شیطانی همچونSlayer و آیرن میدن به صورت قاچاقی یا بعدها از طریق ماهواره بین جوانان پخش میشده است، البته اگرچه در حدود سالهای 1370 این موسیقی در كشور رواج داشته ولی شیطانگرایی به شكل امروزین آن رواج نداشته است.
منظور این است كه شاید در آن زمان بیدینی و دینگریزی همراه با مسائل دیگری مثل خودزنی، خونخواری و... به صورت محدود در كشور وجود داشته ولی شیطانگرایی به صورت امروزین آن، به شكلی كه مثلا جوانان علاقهمند اقدام به راهاندازی گروه یا تشكیل میتینگ و پارتی كنند، وجود نداشته است.
در آن زمان این موسیقی بیشتر از آنكه با سبكهای پرخطری مثل بلك متال در كشور رایج باشد، با سبك هوی متال و آن هم گروههایی مثل متالیكا طرفدارانی داشته است.
میتوان گفت كه جرقههای شیطانپرستی از زمانی در كشور زده میشود كه جوانان در مورد این موسیقیها به وسیله كتاب یا نشریات، تغذیه فرهنگی میشوند.
از حدود سالهای 1373 به بعد كمكم كتابها و نشریات از موسیقی متال سخن میگویند تا این كه از سالهای 1375 به بعد موج گستردهای از كتابهای اشعار این گروهها وارد بازار میشود. بعد از انتشار كتابها چند اتفاق عمده رخ میدهد:
1 - اطلاعات علاقهمندان نسبت به موسیقی بالا رفته و به صورت سازمان یافتهتر عمل میكنند.
2 - تمایل جوانان برای تشكیل گروههای موسیقی و غیرموسیقی بیشتر میشود و به عبارتی، علاقهمندان در گرایش به این موسیقی همگراتر میشوند.
همزمان با انتشار كتابها، آموزش و یادگیری این موسیقی و به دنبال آن كنسرت دادن و اجرا گذاشتن نیز شروع میشود. در كنار انتشار كتابها و اجرای كنسرتهاست كه میتینگهای گفتگو یا افرادی مانند لیدر یا سرگروه خود را نشان میدهند.
لیدر در گروه كسی است كه از نظر اطلاعات موسیقیایی و اعتقادی یا از نظر داشتن آرشیو صوتی تصویری گروههای مختلف موسیقی از بقیه قویتر است. البته در خود علاقهمندان اصلا چنین اصطلاحی یا معادل آن وجود ندارد. ولی معمولا در این گروهها علاقهمندان تحت نظر فردی به فعالیت میپردازند كه واجد یكی از دو خصیصه بالاست. میتینگها هم جایی هستند برای تبادل نظر یا بحث و گفتگو یا به قول خود علاقهمندان محل «كلكل كردن».
در میتینگها علاقهمندان به اطلاعات فروشی اقدام میكنند و در نشان دادن قدرت خود به اعضا یا گروههای دیگر به رقابت میپردازند.
محل میتینگها عموما فضاهای سر باز مانند پارك و ... میباشد. این محلها در هر شهر یا منطقه جاهای شناخته شده و مشخصی هستند. محل میتینگها كه از آنها به عنوان پاتوق هم یاد میشود، عموما از طریق نیروهای امنیتی شناخته شده، هستند ولی عملا در این مناطق امكان از بین بردن پاتوقها وجود ندارد. چرا كه برخورد نیروهای انتظامی یا امنیتی موقتی و موضعی است
نظرات شما عزیزان:
|